جلسه

محرم مساجد شده بود هتل رایگان

صبحونه

ناهار

شام

عجب بساطی شده ها

شب یازدهم بود

بخشدار زنگ زد فلان روستا دعوت کردن بیا بریم

عاقا رفتیم داخل من دمه در نشستم با یکی از رفقا بخشدارم رفت کنار منبر تا نشست دید من نیستم

نگاه کرد دید دمه در نشستم

آخه من سوژه ببینم میخندم دست خودم نیست

عاقا نشسته بودیم که شیخ بر مسجد وارد شد زدم زیر خنده

استغفرالله

یاد فیلم مختار افتادم بنده خدا شبیه شمر بود

ریشاش شبیه اون بود

بخشدار منو دید اشاره میکرد برا چی میخندی دیوانه شدی

گوجه بردم آب گرفتم

الان ریختم دیگ رب بشه

گوجشم ترشه خوشمزه میشه ربعش

ازین شیشه های کشک مغازه داره رب جا کرده بود میگفت ۱۷ تومن

کیلویی هم داشت ۲۰ میگفت

نخل رو درست کردن برای زورآزمایی عایا

اونطرفایی ها حول میدن رو اونطرفیهاش

باز بلعکس

زور هرکسی بیشتر باشه برنده شده

یعنی امام حسین (ع) نخل به این بزرگی برده بوده با خودش که ۵۰ نفری اینا بلندش میکنن

یا علامت هم همین

عجیبا غریبا که عزاداری های ما شده ریا کاری و با علامت ها و شکل و شمایل غربی

به دومب دومب طبل یاماها اصل قسم

هر دم از این دولت لیبرال دزدی میرسد

دیوانه شده

تنها کسی که برجام فقط قبول داره خود شیخ حسن

حالا دنبال fatf هم هست

بیا برو کاخ سعدآباد بشین باب اسفنجیتو نگاه کن ملت خودشون کشور رو میچرخونن

به تو هم میگن مدیر تا با خودت حال کنی

چپ و راست هعی بهت میگن آقا مدیر

چون به کارای پایگاه بسیج نمیرسیدم

از فرمانده پایگاهی استعفا دادم

البته یکسال طول کشید

هی میگفتم من نمیرسم میگفتن نه باش

ولی بالاخره قبول کردن 

خب انتخابات هم به خوبی برگزار کردیم

بخش ما توی استان اول شد

بدون مشکل

و گروهی هم که زیر نظر من بود در بخش اول شد

9 روستا پشتیبانشون بودم